پیک اطلاع رسانی بچه های تجارت الکترونیک
پیک اطلاع رسانی بچه های تجارت الکترونیک

پیک اطلاع رسانی بچه های تجارت الکترونیک

اسم اعظم!

میگن روزی مرد کشک سابی نزد شیخ بهائی رفت و از بیکاری و درماندگی شکایت کرد و از او خواستش تا اسم اعظم رو به او یاد بده چون شنیده بود کسی که اسم اعظم رو بدونه درمونده نمیشه و به تموم آرزوهاش میرسه. شیخ مدتی اونو سر گردوند و بعد به او میگه اسم اعظم از اسرار خلقت هست و نباید دست نا اهل بیوفته و ریاضت لازم داره و برا این کار به اون دستور پختن فرنی رو یاد داد و میگه اون رو پخته و بفروشه بصورتی که نه شاگرد بیاره و نه دستور پختش رو به کسی یاد بده. مرد کشک ساب میره و پاتیل و پیاله ای می‌خره و  شروع به پختن و فروختن فرنی می‌کنه و چون کار و بارش میگیره طمع میکنه و شاگردی میگیره و کار پختن رو به اون می‌سپوره. بعد از مدتی شاگرد میره بالا دست مرد کشک ساب مغازه ای باز می‌کنه و مشغول فرنی فروشی میشه به طوری که کار مرد کشک ساب کساد میشه. کشک ساب دوباره نزد شیخ بهائی میره و با ناله و زاری طلب اسم اعظم رو میکنه شیخ چون از چند و چون کارش با خبر بود به اون میگه تو راز یک فرنی ‌پزی رو نتونستی حفظ کنی حالا می‌خوای راز اسم اعظم رو حفظ کنی؟ برو همون کشکت رو بساب.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.