پیک اطلاع رسانی بچه های تجارت الکترونیک
پیک اطلاع رسانی بچه های تجارت الکترونیک

پیک اطلاع رسانی بچه های تجارت الکترونیک

بعضی چیزا وقتی با جنگیدن به دست میان، بی ارزش میشن!

بچه ها سلااااام! خوبین؟ خوشین؟ روز اول هفته تون به خیر و شادی! مثه همیشه آرزو میکنم که بهترین روزا تو این هفته برا همه مون رقم بخوره. عرضم به خدمت تون که ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﻨﮕﯿﺪﻥ ﺧﻮﺏ نیستش! اینو به این دلیل میگم که ﻣﻦ ﻫﻤﯿﺸﻪ جنگیدم ﺗﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺘﻮﻧﻢ ﭼﯿﺰﯼ ﺭو ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻢ یا واسه چیزایی جنگیدم ﮐﻪ ﭘﯿﺶ ﻭﺟﺪﺍنم ﺳﺮﺑﻠﻨﺪ ﺑﺎﺷﻢ ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯا ﺧﻮﺏ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺁﺩمای ﮐﻮﺗﻪﻧﻈﺮ و ﺣﺴﻮﺩ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺟﻨﮕﯿﺪ! همچنین ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ و نیز ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺩﻝ آدما و همچنین ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺻﻼﺡ ﺩﻝ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﮐﯿﻨﻪﻭﺭﺯﯼ میکنه هم ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺟﻨﮕﯿﺪ! ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ هم ﺣﺘﯽ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺟﻨﮕﯿﺪ! ﺑﻌﻀﯽ ﭼﯿﺰا ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﺟﻨﮕﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ میان ﺑﯽﺍﺭﺯﺵ میشن! من ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯا ﻧﺴﺨﻪ ی ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺭو میپیچم واسه ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺭﻧﺠﻢ میده و ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﻫﺎﯼ ﺑﭽﻪ گونش ﺁﺭﺍﻣﺸﻢ ﺭو ﺑﻪ ﻫﻢ میریزه و ﺍﺯ آدمایی ﮐﻪ ﺯﯾﺎﺩ ﺩﺭﻭﻍ میگن، ﺯﯾﺎﺩ ﻇﻠﻢ میکنن، آدمایی که ﺣﺮﻣﺖ ﺩﻝ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭو ﻧﮕﻪ نمیدارن ﻓﺎﺻﻠﻪ میگیرم. ﺑﺎ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺑﻌﻀﯽ ﺩﻝ ﻫﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ جنگیدش بلکه ﺑﺎﯾﺪ نادیده شون گرفت ﻭ گذشت. اونارو به کسی واگذار میکنم که میدونم عادل هست و صابر. صبر می کنم و معتقدم که زمان همه چیز رو ثابت خواهد کرد.

خبر ثبت نام دانش آموزان مدارس شاهد

سلام و عرض ادب خدمت همگی بازدیدکنندگان گرامی! خبری دارم واسه دوستانی که میخوان در مدارس شاهد در سال تحصیلی 95-96 ثبت نام کنند و اون اینکه اولاً ثبت نام تو این مدارس فقط از طریق سامانه سجا انجام میشه و دوماً سامانه ای که در ادامه براتون معرفی میکنم با دیگر سامانه های وزارت آموزش و پرورش مانند سناد، پایگاه پرسنلی و پایگاه دانش آموزی و همچنین سیستم اطلاعاتی بنیاد شهید در ارتباط هست. ابتدا ثبت تقاضا توسط دانش آموز یا اولیا دانش آموز انجام میشه و سپس بررسی های لازم تقاضاها توسط مدرسه مورد نظر انجام میشه و همچنین لازمه که بدونین پس از پایان مهلت قانونی ثبت نام، به درخواست های واصله در این خصوص، ترتیب اثر داده نخواهد شد. متقاضیان پس از تکمیل فرم ثبت نام موقت و دریافت کد رهگیری، یک نسخه از فرم تکمیل شده ثبت نام رو تهیه و اونو نزد خود نگهداری کنند.


http://s6.picofile.com/file/8252913234/shahed.jpg


1 – به منظور ثبت نام پایه اول ابتدایی از اول خرداد95   01/03/1395 تا پونزدهم خرداد95   15/03/1395 به سامانه ثبت نام مدارس شاهد که لینکش رو پایین همین متن میذارم مراجعه فرمایین.

2 - به منظور ثبت نام پایه هفتم شامل دوره اول متوسطه از اول تیر95   01/04/1395 تا پونزدهم تیر95   15/04/1395 به همون سامانه ثبت نام مدارس شاهد که لینکش رو پایین همین متن میذارم مراجعه فرمایین.

3 - به منظور ثبت نام پایه دهم شامل دوره دوم متوسطه نیز از اول تیر95   01/04/1395 تا پونزدهم تیر95   15/04/1395  بازم به همون سامانه ثبت نام مدارس شاهد که لینکش رو پایین همین متن میذارم مراجعه فرمایین.

شرایط عمومی و اختصاصی دانش‌آموزان برای ثبت نام در مدارس شاهد نیز از قرار زیر هست:

1 - دارا بودن صلاحیت اخلاقی و رفتاری

2 -  رعایت احکام شرعی و پوشش اسلامی متناسب با دوره تحصیلی و سن دانش آموزان - حجاب برتر برای دانش‌آموزان دختر

3 - التزام و پایبندی خانواده به حفظ شئونات و ارزشهای اسلامی و تربیت دینی

4 -  رعایت مقررات و آئین نامه های انضباطی، تربیتی و آموزشی مدارس شاهد

5 -  سکونت در محدوده تعیین شده برای متقاضیان ثبت نام  دانش آموزان شاهد و غیرشاهد

6 - امکان ثبت نام موقت برای فرزندان همکاران محترم فرهنگی و بنیاد شهید در محدوده محل کار والدین با مجوز اداره شاهد منطقه مورد نظر بلامانع هست.

 

ورود به سامانه پیش ثبت نام دانش آموزی سجا – شاهد




پایه اول ابتدایی از 95/3/1 تا تاریخ 95/3/15 و پایه هفتم دوره متوسطه اول از تاریخ 95/4/1 تا تاریخ 95/4/14 و  پایه دهم دوره متوسطه دوم از تاریخ 95/4/1 تا تاریخ 95/4/14


منبع خبر

اصطلاحات نادرستی که بینمون مرسوم شده و زیادم به کار میبریمش!

سلااااام به همگی! روز چهارشنبه تون پر از خیر و برکت ایشالا. بچه ها به نظرم خوشبختی چیزی جز آرامش نیست. ما رو برای بیست و چهار ساعت زندگی در امروز طراحی کرده اند و نه بیشتر. نگرانی امروز برای مشکلات فردا دردی از ما دوا نخواهد کرد. بچه ها میخوام چند اصطلاح غلط که بین ما ایرانیا رایج شده و زیاد هم به کار میبریمش و میبایست که اصلاحش کنیم براتون بنویسم و اگه مواردی رو هم شما میدونین برام کامنت بذارین تا بهش اضافه کنم و اما اولیش اینه که خیلیا میگن خدا بد نده! عرض به خدمت تون این کلام اهانت به خداست، زیرا خداوند تو قرآن فرموده که هیچ خوبی به شما نمیرسه مگر از ناحیه ی خدا و هیچ بدی هم به شما نمیرسه مگر از ناحیه ی خود شما که به خاطر اعمال خودتون هست! دوم، حتماً جوان ناکام رو که عموماً برای جوانهایی که قبل از ازدواج از دنیا میرن بکار میره رو خیلی شنیدین! این درحالیه که ازدواج کام حقیقی یک انسان نیستش که اگه ازدواج نکرد به او بگن ناکام، بلکه کام حقیقی انسان رسیدن به مقام بندگی خداست و استفاده ی خوب کردن از عمر و فرصتی که خدا به او داده هستش. و اما سومیش اینه که خیلیا میگن عیسی به دین خود، موسی به دین خود! عرض به خدمت تون این جمله معنای درستی نداره، چون بین پیامبران خدا که کوچکترین اختلافی نبوده و همه ی اونها مردم رو به توحید و یکتا پرستی دعوت میکردند و عقیده ی یکسانی هم داشتند. و اما بعدیش اینکه بعضیا میگن ولش کردی به امان خدا! این حرف از ریشه کفر آمیز هست ،زیرا اگه کسی مال یا فرزند خودش رو به امان خدا بسپاره که غمی نیست به نظرم بهتره بجای این کلام گفته بشه ولش کردی به حال خودش، پس بدبخت شد رفت! و مورد بعدی هم از این قراره که میگن انسان جایز الخطاست! این حرف نیز غلطه ،چون انسان برای خطا کردن که جایز نیستش و بهتره بگیم انسان ممکن الخطاست، یعنی ممکنه خطا کنه و بهترین خطا کنندگان هم توبه کنندگان هستن. عاقا یه موضوع دیگه، میگم اگه میتونین به یکی از بقالی یا سوپرمارکتای محله‌های فقیر نشین برید و از مغازه‌دار بخواید دفتر بدهی مشتریاشونو بهتون نشون بدن. احتمالاً زنای بیوه و فقیرانی رو خواهید یافت که اجناس و مایحتاجشونو بصورت نسیه میخرن و صبر میکنن تا یارانه  دریافت کنن و یا از جایی به اونا کمک برسه. شاید حجم بدهیاشون از دیدگاه شما خیلی کم به نظر برسه اما برای اونا بار سنگینی تو زندگیشون هست، بدهی‌هایی که شما قادر به پرداخت اونا هستین رو پرداخت کنین، حتی اگه تونستین جزئی از اونو پرداخت کنین. هر ماه یا هر وقت تونستین این کار رو تو مغازه‌های مختلف انجام بدین تا این خیر شامل تعداد زیادی از خونواده‌ها بشه. اگر قادر به این کار نیستین هم میتونین این ایده رو به کسایی که میشناسین انتقال بدین و شاید اونا بتونن به این ایده عمل کنن. اطیمنان داشته باشین ارزش و ثواب این کار اگه از پخش غذای نذری تو مسجد و پخت غذای سنگین در تاسوعا و عاشورا و رفتن به حج بیشتر نباشه، کمتر هم نیستش. عاقا ببخشین رفتم بالای ممبر، اصلاً همینی که هست! میخواستین باهام رفیق نشین. عزت همگی زیاد.

اعلام نتایج آزمون دبیرستان ماندگار البرز و یه داستان واقعی هم از یک نابغه ایرانی!

سلااااام به همگی! صبح سه شنبه تون خوش و خرم! بچه ها اول از همه خدمت اون دسته از دوستانی که به یه طریقی درگیر ثبت نام دبیرستان ماندگار البرز هستن بگم که از دیروز دریافت نتایج آزمون ورودی پایه هفتم متوسطه دوره اول دبیرستان ماندگار البرز برای سال تحصیلی 96-95 میسر شده لذا ضمن تبریک به دانش آموزان پذیرفته شده و خونواده اونها به استحضارتون میرسونم که از طریق لینک زیر میتونین برای دریافت نتیجه آزمون اقدام کنین.

 

دریافت نتیجه آزمون

 

بچه ها به نظرم تفاوت انسانا تو داشتن و نداشتن استعدادها نیستش بلکه تو چگونگی استفاده از اون هست. عرض به خدمت تون یه داستان براتون میخوام نقل کنم که یک داستان واقعی از حکیم ابوعلی سینا پزشک و فیلسوف مشهور ایرانی هستش. تو زمانای قدیم دختری از روی اسب میوفته و لگن ش میشکنه. پدرش هر حکیمی رو نزد دختر میبره، دختر اجازه نمیده کسی دست به او بزنه و هر چی به دختر میگن حکیمان به خاطر شغل و طبابتی که میکنن، محرم بیمارانشون هستن اما دختر زیر بار نمیره، تا اینکه یک حکیم باهوش سفارش میکنه که به یک شرط من حاضرم بدون دست زدن به او دخترتونو مداوا کنم. پدر او به حکیم میگه: شرط شما چیه؟ حکیم هم میگه برای این کار من احتیاج به یک گاو چاق دارم و شرط من هم اینه که بعد از بهبودی دخترتون این گاو متعلق به خودم بشه؟ پدر قبول میکنه و با کمک دوستانش چاق ترین گاو منطقه رو میخره و به منزل حکیم میبره او به پدر دختر میگه دو روز دیگه دخترتونو واسه مداوا به خونه من بیارین. حکیم به شاگردانش دستور میده تا دو روز هیچ آب و علفی به گاو ندن. ونا با تعجب میگن این گاو ظرف دو روز از تشنگی و گرسنگی خواهد مرد. دو روز میگذره و گاو از شدت گرسنگی و تشنگی بسیار لاغر میشه. پدر، دخترش رو به نزد حکیم میاره و او میگه دختر رو بر روی گاو سوار کنند و همه متعجب میشن و او رو سوار گاو میکنند. حکیم دستور میده پاهای دختر رو از زیر شکم گاو با طناب به هم گره بزنند و سپس میگه که برای گاو کاه و علف بیارن. گاو با حرص و ولع شروع به خوردن میکنه و شکمش بزرگ و بزرگتر میشه و بعد برای گاو آب میارن و هر لحظه متورم میشه و پاهای دختر تنگ و کشیده میشه. دختر از درد جیغ میکشه و حکیم کمی نمک به آب اضافه میکنه و گاو با عطش بسیار آب مینوشه. ناگهان صدای ترق جا افتادن لگن دختر شنیده میشه و از درد غش میکنه. یک هفته بعد دختر خانم مثل روز اول سوار بر اسب میشه و گاو هم متعلق به حکیم میشه.

هشتمین نمایشگاه گردشگری بازار سفر

بچه ها خدمت تون عرض کنم که این خبر رو واسه اون دسته از عزیزانی که به سفر و گردشگری علاقه مندن میذارم و اون خبر اینکه، هشتمین نمایشگاه بازار سفر ویژه برترین های جهانگردی و برند های برتر تو خرداد ماه سال جاری و از  ۵ الی ۷ خرداد و در  برج میلاد تهران برگزار میشه و برگزار کننده نمایشگاه با مشارکت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اقدام به برگزاری این نمایشگاه میکنن. اگه اینکاره هستین تخفیفای خوبی توشه، اونو از دست ندین. اونجا شرکتای فعال تو حوزه گردشگری و جهانگردی مثه شرکت های هواپیمایی، هتل ها، آژانس های مطرح مسافرتی و برندهای گردشکری فعالیت میکنن و میتونین از پتانسیل های ارتباطی خاص این رویداد بهره ببرین. همین دیگه، عزت همگی زیاد.
http://s7.picofile.com/file/8252569318/Gardeshgari.jpg

تبریک به شهاب حسینی و اصغر فرهادی عزیز بابت انتخاب بهترین بازیگر مرد و بهترین فیلمنامه دو نخل طلایی جشنواره کن

سلام و صبح دوشنبه همگی به خیر و شادی. ایشالا که امروز، روز خوبی برا همه مون باشه. البته عرض کنم خدمت تون که حال خودِ ما هستش که فرق روز خوب و روز بد رو تعیین میکنه و فرق حال خوب تا حال بد رو نیز ذهنمون تعیین میکنه. اگه ذهن، مثبت اندیش باشه حال خوب و روزمون خوش هست و اما امان از ذهن منفی که حال رو بد و روز رو تباه میکنه.  مراقب اذهانمون باشیم، شاید امروز روز شانسمون باشه ولی با ذهن منفی نتونیم درکش کنیم و ازش بگذریم! بچه ها دنیا تو دستامونه اگه که دستانمون رو لایق بدونیم. مردم میگن آدمهای خوب رو پیدا کنید و بدها را رها! اما من میگم این جمله باید اینگونه باشه خوبی رو تو آدما پیدا کنید و بدی اونارو نادیده بگیرید. ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﭼﯿﺰ عجیبیه! دﺭﺳﺖ مثه یه ﻣﻌﺠﺰﻩ میمونه! ﻭﻗﺘﯽ میاد ﮔﺎﻡ‌ﻫﺎش اونقد آرومه ﻛﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﺣﺘﯽ ﺻﺪﺍﯼ پاش رو نمیشنویم! ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ نیستش ﺩﺭﺩﺵ رو ﺗﺎ ﻣﻐﺰ استخونمون ﺣﺲ میکنیم! ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﯾﻚ ﺣﺲ درونیه و هیچ ﻛﺲ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺩمون نمیتونه ﺧﻮشبختمون کنه! ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺣﺎﺻﻞ ﻧﻮﻉ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ هستش و ﺗﻌﺒﯿﺮﯼ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ!! بعله هیچکس کامل نیستش. بچه ها همونطور که همه گی خبر دارین و خبراش نیز تو فضاهای مجازی هم ترکونده این هستش که جایزه دو نخل طلایی بابت انتخاب آقای شهاب حسینی عزیز بعنوان بهترین بازیگر مرد و آقای اصغر فرهادی عزیز بعنوان بهترین فیلمنامه در جشنواره کن اختصاص یافته و اینجانب هم به اون دو بزرگوار که افتخار سینمای ایران هستن و همه عوامل فیلم فروشنده و همه مردم ایران تبریک عرض میکنم و آرزوی درخشش نام ایران، تو تمامی عرصه های هنری دنیا رو دارم. این شادی به کامتون ایشالا.

هم تبریک نیمه شعبان و هم خبر نتیجه آزمون البرز

شعبانِ پُر برکت به نیمه خودش رسیده و روح دوستداران اهل بیتِ امامت و ولایت از رایحه دلنشین میلاد آن گل باغ هستی حضرت مهدی (عج) شاد و خرسند شده. به همین مناسبت اینجانب ولادت با سعادت آن خورشید رخ برکشیده در پس ابر را تبریک می‌گم و به استحضار اون دسته از بازدید کننده هایی که آزمون ورودی پایه هفتم دبیرستان ماندگار البرز داده اند میرسونم که جهت دریافت نتیجه آزمون ورودی پایه هفتم متوسطه دوره اول دبیرستان ماندگار البرز برای سال تحصیلی 96-95  از روز چهارشنبه 95/3/5 به بعد میتونین به سایت از طریق لینک زیر مراجعه فرمایید.


ورود به سامانه دوره اول دبیرستان ماندگار البرز پایه هفتم متوسطه

حکایت پادشاه و وزیر!

بچه های این حکایت هدیه ای هست از قلب برای انسان هایی که همزیستی و دوستی و رفاقت را به سبب اشتباهی گذرا از یاد نمیبرند و گذشته ی زیباشونو در مقابل کلمات و جملات ناخوشایندی که گاها از دوستان میشنوند پاک نمیکنند تا که عزیزترین اشخاص و شیرین ترین خاطرات را از دست ندهند. گفته میشه پادشاهی  دستور داد که 10 تا سگ وحشی تربیت کنند تا هر وزیری را که از او اشتباهی سرزد او را جلوی آنها انداخته تا با درندگی تمام او را بخورند. تو یکی از روزها یکی از وزراء رأی داد که موجب پسند پادشاه نبود برا همین دستور داد که او را جلوی سگ ها بیندازند. وزیر گفت ده سال خدمت شما را کرده ام حالا اینطور با من معامله میکنین! گفت خوب حالا که چنین است 10 روز تا اجرای حکم بِهِم مهلت بده. شاه هم به او مهلت داد. وزیر رفت پیش نگهبان سگ ها و گفت میخوام به مدت 10 روز خدمت این سگها رو به من بدی. او پرسید از این کار چه فایده ای میکنی؟ گفت به زودی بهت میگم. نگهبان گفت اشکالی نداره و وزیر شروع کرد به فراهم کردن اسباب راحتی برای سگ‌ها، از دادن غذا و شستشوی اونا و غیره. ده روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید. دستور دادند که وزیر را جلوی سگ‌ها بیندازند. مطابق دستور عمل شد و خود پادشاه هم نظاره گر صحنه هست ولی با صحنه عجیبی روبرو شد و دید همه سگ ها به پای وزیر افتادند و تکان نمیخورند! پادشاه پرسید با این سگ ها چکار کردی؟ جواب داد 10 روز خدمت این ها را کردم و اونا فراموش نکردند ولی 10 سال خدمت شما را کردم و شما همه اینها را فراموش کردید. پادشاه سرش را پایین انداخت و دستور به آزادی او داد.

عشق یا ثروت یا موفقیت؟؟!!!

زنی از خونه بیرون اومد و سه پیرمرد رو با چهره های زیبا جلوی در دید. به اونا گفت من شما رو نمیشناسم ولی فکر میکنم گرسنه باشین، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم. آنها پرسیدند آیا شوهرتان خونه هست؟ زن گفت نه، او به دنبال کاری بیرون از خونه رفته. آنها گفتند پس ما نمیتونیم وارد شیم و منتظر میمونیم. عصر وقتی شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را برای او تعریف کرد. شوهرش به او گفت برو به آنها بگو شوهرم اومده، بفرمائید داخل. زن بیرون رفت و اونارو به خونه دعوت کرد. آنها گفتند ما با هم داخل خانه نمیشیم. زن با تعجب پرسید چرا!؟ یکی از پیرمردها به دیگری اشاره کرد و گفت نام او ثروت هست. و به پیرمرد دیگر اشاره کرد و گفت نام او موفقیت هست. و نام من هم عشق هست، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما بشیم. زن پیش شوهرش برگشت و ماجرا رو تعریف کرد. شوهـر گفت چه خوب، ثـروت رو دعوت کنیم تا خونمون پر از ثروت بشه. ولی همسرش مخالفت کرد و گفت چرا موفقیت رو دعوت نکنیم؟ فرزند خانه که سخنان آنها را میشنید، پیشنهاد کرد بذارید عشق رو دعوت کنیم تا خونه پر از عشق و محبت بشه. مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بیرون رفت و گفت کدام یک از شما عشق هستید؟ او مهمان ماست. عشق بلند شد و ثروت و موفقیت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسید شما دیگه چرا میایید؟ پیرمردها با هم گفتند اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت میکردید، بقیه نمیومدن ولی هر جا که عشق هست ثروت و موفقیت هم هست!

فایده یا ضرر؟!!!! روغن پالم و مواد نگهدارنده!!!!

سلاااام بچه ها! شاید شما هم مقالات متناقضی از فوائد چای یا روغن پالم یا سایر مواد غذایی رو دیده باشین! اینو واسه این میگم که بدونین مواد نگهدارنده، هر چند همه گیر شده اما برای سلامتی مناسب نیستند. عده ای از کارشناسان و متخصصین، خواسته یا ناخواسته به دنبال منافع کارخانه داران و صنایع غذایی هستند و تحت سیطره سیستم علمی خاص تعریف شده اند و در راستای منافع عده ای خاص فعالیت میکنند این افراد در دریای مقالات سفارشی شناور هستند. مطمئنا ترویج مصرف یک محصول صنعتی جدید نیاز به فرهنگ سازی و تغییر باور ها داره به طور مثال وقتی دانه روغنی تازه ای تولید میشه و برای مردم ناشناخته است باید مردم را به مصرفش ترغیب کنند مانند ورود کانولا به ایران. روح غرب زده و مطلق گرایانه و تعصب نسبت به هر مقاله علمی دانشگاهی که از خارج کشور بیاید از علائم این عده هست. بدون توجه به سلامت واقعی غذاها و تغییر در ساختار واقعی غذا با توجیه علمی بودن فلان ماده مضر غذایی در فلان مقاله مصرف اونو به جامعه تحمیل میکنند.

مطلبی در مورد ژاپن!

بچه ها سلاااااااام! آخ جون بازم رسیدیم به سه شنبه! اینو با خوشحالیه تموم میگم که کمر هفته شکست و افتادیم تو سرازیری! آقا نظرتون چیه امروز و ﮔﺎﻫﯽ وقتای دیگه ﺧﻮﺩمونو ﺑﻪ ﮐﻮﭼﻪ ی ﻋﻠﯽ ﭼﭗ بزنیم؟! ﺗﻮﯼ ﮐﻮﭼﻪ ی ﻋﻠﯽ ﭼﭗ، نفس بکشیم و ﺭﺍﻩ ﺑﺮیم و ﺳﻮﺕ بزنیم! عشق کنیم! توی کوچه ی علی چپ سر به هوا شیم! آواز بخونیم، اونَم ازنوع کوچه بازاریش! بذاریم زندگی مون رنگی دیگه بگیره. بیخیال بایدها و نبایدها شیم و بیخیالِ قید و بندها شیم و بیخیالِ قاب و قالب ها! باور کنیم کوچه ی علی چَپَم برا خودش عالمی داره. بیخیال اونچه گذشت، بیایین به فردایی فکر کنیم که باید بسازیمش، روزایی که باید رقم بزنیم؛ کتاب بخونیم، درس بخونیم، نذاریم این ذهن بیچاره، گوشه تنِ مونن خاک بخوره. همین که یاد بگیریم، همین که بفهمیم همه چیز عوض میشه، حتی اگه خورشید کم جون باشه، حتی اگه نتابه، حتی اگه حالمون خوش نباشه، همین که میفهمیم، یعنی اینکه برنده ایم. فک میکنم بیشترِ انسانا عاشق شمردن مشکلاتشون هستن اما لذت هاشونو نمیشمورن!!! اگه اونارو هم میشمردند، همه میفهمیدن که هر کدوم به اندازه کافی از زندگی لذت برده اند. حواسمون باشه حسابای اصلی زندگیمونو فراموش نکنیم! برخی از این فراموشی ها، تحت هیچ شرایطی، قابل جبران نیستند؛ همیشه، حساب نعمت هامونو داشته باشیم، نه مصیبت هامونو. حساب داشته هامونو داشته باشیم، نه باخته هامونو. حساب دوستانمونو داشته باشیم، نه دشمنانمونو! و بالاخره حساب سلامتیمونو داشته باشیم، نه حسابِ سکه هامونو!!!  میدونین چیه؟! مطلبی از ژاپنیا خوندم که برام هم جدید بود شنیدنش و هم خیلی جالب! اینجا هم مینویسمشون که شما هم بخونین و فک میکنم ارزش خوندنو داره!
ﮊﺍﭘﻨﯽ ﻫﺎ ﺍﺻﻼً ﭘﺲ ﺍﻧﺪﺍﺯ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨ!
ﺗﻮﺭﻡ تو ﮊﺍﭘﻦ ﻣﻌﻤﻮﻟﻦ ﯾﺎ ﺻﻔﺮه ﯾﺎ منفی!
تو ژاپن خونه ﻭﯾﻼﯾﯽ ﺑﻪ ﻧﺪﺭﺕ ﭘﯿﺪﺍ میشه!
ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﻣُﺮﺩﻥ تو ﮊﺍﭘﻦ، ﯾﮏ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭه!
ﺣﻘﻮﻕ ﯾﮏ ﻣﻌﻠﻢ ﻣﻌﺎﺩﻝ ۷۵۰۰ ﺩﻻﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﺩﺭ ماهه!
ﺷﮑﺴﺖ تو ﮐﺎﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﻣﺪﯾﺮ ﺑﺮﺍﺑﺮ مرگه!
ﺗﻤوﻡ معلمهای ﺩﻭﺭﻩ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﺧﺎﻧﻢ هستن ﮐﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ ﺑﭽﻪﻫﺎ دلسوز ترن!
ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺗﻌﻄﯿﻠﯽ ﻣﺪﺍﺭﺱ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﮔﺮﯾﻪ میکنن!
خانوما تو ژاپن ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻋﻤﻮﻣﺎً ﮐﺎﺭ نمیکنن!
ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺣﻘﻮﻕ ﺧﻮﺩشونو ﺑﻪ همسرانشون میدن ﻭ ﺍﺯ اونا ﭘﻮﻝ ﺧﺮﺟﯽ میگیرن.
اﺯ ﺍﻭﻝ ﺗﺎ ﺳﻮﻡ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ، ﻫﯿﭻ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﯽ نداره!

تو ژاپن ...
ﯾﮏ:

ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﻣﻌﻠﻤﯿﻦ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ ۱۵ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺎﻓﺖ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﯽﭘﺮﺩﺍﺯﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻧﺴﻠﯽ ﻣﺘﻮﺍﺿﻊ ﻭ ﺣﺮﯾﺺ ﺑﺮ ﻧﻈﺎﻓﺖ میشه.
ﺩﻭ:    
ﻫﺮ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪ ﮊﺍﭘﻦ ﮐﻪ ﺳﮓ ﺩﺍﺷﺘﻪ باشه، ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﯿﻒ ﻭ ﮐﯿﺴﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﺻﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻦ ﻓﻀﻮﻻﺕ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ داره.
ﺣﺮﺻﺸﺎﻥ ﺑﺮ ﻧﻈﺎﻓﺖ ﺭﺍ ﺳﺮﻟﻮﺣﻪ ﺍﺧﻼﻕ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ .
ﺳﻪ:
ﮐﺎﺭﮔﺮ ﻧﻈﺎﻓﺖ ﻭ ﺭﻓﺘﮕﺮ ﺭﺍ  ﺍﯾﻨﺠﯿﻨﺮ (ﻣﻬﻨﺪﺱ) ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ ﻣﯽ ﻧﺎﻣﻨﺪ و ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ ۵ ﺍﻟﯽ ۸ ﻫﺰﺍﺭ ﺩلاﺮ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ میگیره ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺸﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﺎﺕ ﮐﺘﺒﯽ ﻭ ﺷﻔﺎﻫﯽ ﺩﺍﺩ.
ﭼﻬﺎﺭ:
ﮊﺍﭘﻦ ﻫﯿﭻ منابع ﻃﺒﯿﻌﯽ نداره (ﻧﻔﺖ ﻭ ﮔﺎﺯ ﻭ ﺯﻏﺎﻝ ﺳﻨﮓ ﻭ ﻓﻮﻻﺩ ﻭ ﻣﺲ ﻭ ... ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ) ﻭ ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ ﺻﺪﻫﺎ ﺯﻟﺰﻟﻪ ﻗﺮﺍﺭ میگیره؛ ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺑﺎﻋﺚ ﻧﺸﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﺯ اینکه ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﻫﺎﯼ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺟﻬﺎﻥ باشه عقب بمونه.
ﭘﻨﺞ:
ﻫﯿﺮﻭﺷﯿﻤﺎ ﻓﻘﻂ ﻃﯽ ﺩﻩ ﺳﺎﻝ ﺗﻮﻧﺴﺖ، ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻫﯿﺮﻭﺷﯿﻤﺎﯼ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺳﻘﻮﻁ ﺑﻤﺐ ﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ باز بگرده.
ﺷﺶ:
اﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻤﺮﺍﻩ تو ﻗﻄﺎﺭ، ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻭ تموم ﺍﻣﺎﮐﻦ ﺑﺴﺘﻪ ممنوعه ﻭ تو موبایلهاشون ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﮐﻠﻤﻪ ﺑﯽ ﺻﺪﺍ ﯾﺎ (silent) ﺍﺯ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﺧﻼﻕ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪه.
ﻫﻔﺖ:
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﺩ ﺩﺭﺳﯽ ﺍﻭﻝ ﺗﺎ ﺷﺸﻢ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ (ﮔﺎﻣﯽ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺍﺧﻼﻕ) هست ﮐﻪ ﺩﺭ اون ﺍﺧﻼﻕ ﻭ ﺷﯿﻮﻩ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺁﻣﻮﺯﺵ میده.
ﻫﺸﺖ:
ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﮊﺍﭘﻦ ﺍﺯ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺗﺮﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﭘﯿﺸﮑﺎﺭ ﻭ ﺧﺪﻣﻪ ﻧﻤﯽﮔﯿﺮﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺴﺌﻮﻝ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ میان.
ﻧﻪ:
ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﺗﺎ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻧﺎﮐﺎﻣﯽ (ﻣﺮﺩﻭﺩ) ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ! ﭼﻮﻥ ﻫﺪﻑِ ﺗﺮﺑﯿﺖ، ﻧﻬﺎﺩﯾﻨﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻭ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺗﻌﻠﯿﻢ ﻭ ﺗﻠﻘﯿﻦ.
ﺩﻩ:
تو ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻧﯿﺎﺯ ﺧﻮﺩ ﻏﺬﺍ برمیداره ﻭ ﺁﺧﺮ ﮐﺎﺭ تو ﺑﺸﻘﺎﺏ شون ﭼﯿﺰﯼ نمیمونه و ﺍﺳﺮﺍﻑ ﻭﺟﻮﺩ نداره.
ﯾﺎﺯﺩﻩ:
ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ تأخیرِ ﻗﻄﺎﺭ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﻫﻔﺖ ﺛﺎﻧﯿﻪ هست. مسئولینِ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ، ﺑﺎﺑﺖ ﺍﯾﻦ ﺗﺎﺧﯿﺮ، ﻫﺮ ﺁﺧﺮ ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻌﺬﺭﺕ ﺧﻮﺍﻫﯽ میکنن.
ﻣﺮﺩﻣﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺭﺯﺵ وقتو میدونن ﻭ ﺑﺎ ﺩﻗﺘﯽ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﺑﺮ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻭ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻫﺎ ﺣﺮﯾﺺ هستن.
ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ:
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ تو ﻣﺪﺍﺭﺱ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺧﻮﺩشونو ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺻﺮﻑ ﻏﺬﺍ دندوناشونو ﺗﻤﯿﺰ میکنن ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺧﻮﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
ﺳﯿﺰﺩﻩ:
ﻣﺪﯾﺮ ﻣﺪﺭﺳﻪ، ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺷﺪﻥ ﻏﺬﺍ، ﺍﺯ ﻏﺬﺍﯼ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ میخوره ﺗﺎ ﺍﺯ ﺳﻼﻣﺘﯽ اون ﻣﻄﻤﺌﻦ شه ﻭ اگه ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﭙﺮﺳﯽ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ؟ میگه ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ، ﺁﯾﻨﺪﻩ ی ژاپن هستن.
بعله، ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮊﺍﭘﻦ ﮊﺍﭘﻦ ﺷﺪﻩ ، ﺗﺼﺎﺩﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖ. یکی از رمزها که فرهنگ ژاپنی ها رو تو مسیرِ پیشرفت نشون میده اینه که میگن نیازی به دشمنی و درگیری با دیگران نیست. با رشد و پیشرفت تو، دیگران خود به خود شکست می خورند. به دیگران کاری نداشته باش؛ کار خودت را درست انجام بده.

خوشبختی کجاس؟!!!

سلاااام بچه ها! خوبین؟ خوشین؟ کیفتون کوکه؟ خُب خدارو شکر. عرض به خدمت تون گاهی وقتا خوشبختی اونقد دم دستمونه که نمیبینیمش و حسش نمیکنیم! چایی که مادر برامون میریزه و میخوریم خودش خوشبختیه، دستای بزرگ و زبر بابا رو گرفتن خوشبختیه، خنده های کودکیمون، شیطنت ها، آهنگای نوجوونیمون همه شون خوشبختیه اما نمی بینیم و آروم از کنارشون میگذریم!!! چای رو به غر غر میخوریم که کمرنگ یا پر رنگه، سرد یا داغه، زور می زنیم تا دستمونو از دست بابا جدا کنیم و آسوده بدویم، گفتند ساکت، مردم خوابیدن و ما غر غر کردیم و توپمونو محکمتر به دیوار کوبیدیم، بعله خوشبختی رو ندیدیم یا شاید نخواستیم ببینیم اما حالا رفیق جونم، هر‌ کجا که هستی و هر چند سالت که هست، با تموم گرفتاریهای تموم نشدنی که همه مون داریم، بیایین همین امروز و فردا رو قدر بدونیم و خوشبختی های کوچیکمونو بشناسیم و بفهمیم و باور کنیم. برای بوییدن دامان مادر، که هنوز داریمش، برای بوسیدن دست پدر که هنوز نمیلرزه و هنوز هست، بهونه کنیم برای به آغوش کشیدن یک دوست.  رفیق جونم خوشبختی ها / مانا نیستند اما میشه تا هستند زندگیشون کرد و نفسشون کشید. یادمون باشه بزرگترین خوشبختی عشقه.

مطلبی در مورد تاریخچه دوچرخه تو ایران

سلام،صبح شنبه تون به نیکی و برکت و به خیر ایشالا. امروز شنبه، 25 اردیبهشت ماه 1395 و 7 شعبان 1437 و 14 می 2016. تبریک میگم به برو بچه هاى تیم استقلال خوزستان و مردم خون گرم خوزستان، مبارکتون باشه این قهرمانی و همچنین نایب قهرمانی هم مبارکه همه پرسپولیسیا. امروز میخوام یه مطلبی در مورد تاریخچه دوچرخه تو ایران براتون بذارم. زمانیکه دوچرخه به تهران اومد بعضی مردم به اوناییکه به این مرکب سوار میشدن بچه ی شیطان و تخم جن میگفتن و معتقد بودن  که راکبین از طرف شیاطین و پریان کمک میشن، چون به غیر از این کسی نمیتونه روی دو چرخه حرکت بکنه و دلیلشونم این بود که میگفتن مرکبی رو اگه کسی نگه نداره، خودش نمیتونه خودشو نگه داره پس اون مرکب چگونه میتونه یکی رو هم بالای خودش نشونده، و راه ببره؟! مخصوصاً که با سرعت یه آدم دونده، هم طی طریق میکرده و از هر طرف و سمت هم که میخواد میره و پیچ و خَم هم بخوره! پس این کار ممکن نیست مگر آنکه خود آن روروئک رو جنیان ساخته و راکبین اونها نیز بچۀ جن ها و شیطان ها باشند. چنانکه اولین باری که این مرکب به تهران آورده شد دو پسر بچۀ انگلیسی با شوارهای کوتاه تو میدون مشق اونارو به نمایش مردم گذاشتن. پیرها و سالمندانی که به تماشاشون رفتن بسم الله گویان و لاحول زنان و شگفت زده که گویی به تماشای غول و آل و پریزاد رفته اند برمیگشتن و اومدن دوچرخه رو یکی از علائم ظهور میگفتن. اولین دوچرخه سازی به معنای واقعیِ خود یعنی دوچرخه ای که هم کرایه و هم تعمیر اون بود، ده دوازده دکان بالاتر از شمس العماره قرار داشت و متعلق به حسین آقا شیخ بود. این حسین آقا با شهامتی غیر قابل انکار بر خلاف قدیمی ها که هر پدیدۀ تازه و نوظهوری رو تکفیر و تحریک میکردن، چند دستگاه از اونارو خریده و در اختیار مردم میذاشت و چون این وسیله به سرعت مورد استقبال نوجوانان و جوانان واقع شد، ارمنی ای بنام ادیک در اول خیابان منوچهری دکان دیگه ای دایر میکنه و کم کم دکانهای دیگه ای به اونا اضافه شدند و بدین ترتیب دوچرخه عمومیت پیدا کرد.

صبح روز زیبای پنجشنبه تون به خیر و شادی

به به! بازم رسیدیم به پنجشنبه و عشق و حال آخر هفته!!! امیدوارم این پبنجشنبه، جمعه هفته براتون خوب و خوش سپری بشه و حسابی بهتون خوش بگذره! عاقا فراموشتون نشه آزمونِ امروز!!! آزمون ورودی مدارس تیزهوشان یا استعدادای درخشان رو میگم یعنی همون علامه حلی ها، بعله همین امروز آزمونش برگزار میشه. میدونین فرزندِ من حوزه امتحانیش کجا افتاده؟  خیلی جالبه برام! افتاده دبیرستان دوران تحصیلیِ قدیمِ خودم یعنی دبیرستان شهید مطهری. همش یاد اون موقعا میوفتم و شیطونیا و دو دره بازیای اون زمان خودم و دوستام. یادش به خیر.


امروز


http://s7.picofile.com/file/8250912376/emrooz950223.JPG